فعالیت سفارت ایران در باکو در جریان است
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۱۶۷۶
طبق اطلاعیه منتشر شده از طرف سفارت ایران در باکو در پی خبری مبنی تعطیلی فعالیت دیپلماتیک در این شهر، تمامی همکاران رسمی و محلی سفارت طبق روال معمول بر سر کار خود حاضر و مشغول انجام وظایف خود هستند.
به گزارش تسنیم، روابط عمومی سفارت کشورمان در باکو در پی انتشار فیلمی مبنی بر این که کارمندان سفارت ایران در جمهوری آذربایجان در حال ترک ساختمان محل سفارت هستند، بیانیه داد: آن دو شخصی که در تصویر مشاهده میشوند، رانندگان و کارمندان محلی (باکویی) سفارت هستند که برای تحویل مکاتبات اداری از ساختمان کنسولی به ساختمان اصلی سفارت آمده و در حال بازگشت به ساختمان کنسولی که در چند کیلومتری ساختمان اصلی سفارت قرار دارد، بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین در این بیانه آمده است: تمامی همکاران رسمی و محلی سفارت طبق روال معمول بر سر کار خود حاضر و مشغول انجام وظایف خود هستند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در حاشیه عیادت از مجروحان حادثه حمله به سفارت آذربایجان در ایران، در خصوص خبری مبنی بر تخلیه سفارت آذربایجان در روزهای آتی گفت: سفارت و اقامتگاه دیپلماتهای آذربایجان در یک مجموعه به هم پیوسته قرار دارد. اتفاقی که امروز رخ داده به هرحال خانوادهها را هم تحت تاثیر قرار داده است.»
وی ادامه داد: «مناسبات دو کشور در وضعیت طبیعی خودش قرار دارد، اما برای انتقال پیکر دیپلماتی که فوت شده و همچنین بازگرداندن آرامش روانی به محیط کارکنان سفارت، ما در تهران از طریق همکارانمان با آقای سفیر و همچنین خود من با وزیر امور خارجه آذربایجان در تماس هستیم و امیدواریم که بهترین و مناسبتترین تصمیم اتخاذ شود.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: آذربایجان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۱۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
ماشاالله قصاب از جمله نامهایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیتهای پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دههی نود است.
مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشتهاش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدمهای اول انقلاب ۵۷ بعید است ناماش نیامده باشد.
به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهرههایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. میگویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانهی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را دربارهی او خوانده که پر یراه هم به نظر نمیرسد. در غورم در تاریخ پی تمام گمشدهها میگردم. اما برخی از این گمشدهها چنان پررنگ بودهاند که شاید نباید گم میشدهاند، نمونهاش همین جناب که عکساش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران میبینید. ماشاالله کاشانیخواه.
در فضای وب چیز چندانی دربارهاش وجود ندارد. همینکه از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیتهی حفاظت از سفارت آمریکا میشود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار میکرد نقش ایفا میکند و بعد بیرونراندناش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی میرود در حوزهی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیقتر «بخیهها» بوده. جوری که نوشتهاند «خلخالی از دست او به تنگ آمدهبود»!
او رقیب محمد گاوینامی بوده که خود را به چریکهای فدایی منتسب میکرده و میخواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دستبهدامن قصاب میشود و خب قصاب گاو را زمین میزند و پیروز میدان میشود.
تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول میگرفت برای ویزاگرفتن. رشوه میگرفت برای ردکردن کسانیکه میخواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بینظمیای بود که درش میتازاند. جالب اینکه او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چهها کرده و بحث محاکمهاش پیش آمد، گم شد.
مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطبزاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربدهکش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایدهئولوژی. تشنهی دیدهشدن بود. چهلوسه سال از گم شدن یا دقیقتر ناپدیدشدناش میگذرد. مُرده؟ در گوشهای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.
اما این مردِ زورمند با دارودستهاش در میانهی تاریخِ ما چه میکرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکاییها و روسها؟ چهگونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمیداند». قصابها تاریخ نمیسازند اما میتوانند بردهگانی شوند که تاریخ میخواهدشان…
محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دههی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دههی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام